گل پونم منو تنها نذاری تنها نمیتونم نمیتونم

سلامتی دوتا چشمات که همه چیمو به باد داد

سلامتی حال خوبت حتی اگه راه دوره

سلامتی دل تنگم ببین الان خیلی به تو لنگم

میمونی تو توی قلبم شدی دیگه تو گل قشنگم

گل پونم میدونن همه برا تو من در میره جونم میره جونم

گل پونم منو تنها نذاری تنها نمیتونم نمیتونم

به داد من برس ببین که دل شکسته ام

نفس دهم برای تو با اینکه خسته ام

به این بارون بگو آروم بباره منو با تنهاییم تنها بذاره

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

به این بارون بگو آروم بباره منو با تنهاییم تنها بذاره

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

به چشم خسته خواب دگر اثر نمیکند

ز کوچه ی دلم کسی گذر نمیکند

خیال تو چرا به من امان نمیدهد

چرا کسی تورا به من نشان نمیدهد

به این بارون بگو آروم بباره منو با تنهاییم تنها بذاره

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

به این بارون بگو آروم بباره منو با تنهاییم تنها بذاره

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

به این بارون بگو آروم بباره منو با تنهاییم تنها بذاره

که ماه رفته خبر از تو بیاره …

نمیتونی یه لحظه هم خودت رو جای من بذاری

زخمی شده دلم چشام از دست این زمونه خیسه

یه جوری زخم زدی به دل که هیچ جوره بلند نمیشه

تنهاییام زیاد شده حرفامو من به کی بگم

رو شونه هام سنگینه کوله بار غم

باعث شدی من تا ابد تنها بشم

تنهاییام زیاد شده حرفامو من به کی بگم

رو شونه هام سنگینه کوله بار غم

باعث شدی من تا ابد تنها بشم

توام یکی مثل همه بودی من اشتباه میکردم

اما من از تنهایی هر روز به گذشته بر میگردم

روزی هزار بار از تو و این اشتباهم توبه کردم

اما من از تنهایی هر روز به گذشته بر میگردم

تنهاییام زیاد شده حرفامو من به کی بگم

رو شونه هام سنگینه کوله بار غم

باعث شدی من تا ابد تنها بشم

تنهاییام زیاد شده حرفامو من به کی بگم

رو شونه هام سنگینه کوله بار غم

باعث شدی من تا ابد تنها بشم

خودمم نمیشناسم دیگه دقیقا الان

این دردایی که توی سینمه واسه قبلناس

انقدر داغم اصلا نمیفهمم اصلا ندارم حواس

رفیقا کجان همه طرف شدن باهام

پشت سرم حرف زدن ولی سر پام

همون که میگفت من خوبتو میخوام

همونا که بودن فن ترکام

دلمو شکستن ولی خب به جاش

درمیاد یه روزی گل لای ترکاش

با اینکه این زخما مونده اثراش

شناختم آدمارو ولی خب بجاش

انقدر خوردم از این و اون دیگه دریدم الان

خودمم نمیشناسم دیگه دقیقا الان

این دردایی که توی سینمه واسه قبلناس

انقدر داغم اصلا نمیفهمم اصلا ندارم حواس

اگه یه شهر میشدن تیم دست و بالمو میبستن با تو باز من میپرسیدم

دل دریات منو داره تو خودش غرق میکنه

دیدی رفتارم با تو انگار با همه فرق میکنه

تو فقط وقتی پهلومی توی چشمام خیره شو

واسه عشق بازی با چشمات سر من درد میکنه

دروغه بگم دلم گیر نیست حتی جمعه هم با تو دلگیر نیست

دلم میخواد کنار هم پیر شیم واسه شروع با تو اصلا هیچوقت دیر نیست

زندگی من تورو کم داشت بیا همسفرم باش

بذار گل کنه عشقمون میخوام کنار تو سبز بشه برگاش

دل دریات منو داره تو خودش غرق میکنه

دیدی رفتارم با تو انگار با همه فرق میکنه

تو فقط وقتی پهلومی توی چشمام خیره شو

واسه عشق بازی با چشمات سر من درد میکنه