یادمه دیدمت
اوایل نوجوونی
با خودم تو دلم
گفتم که تو همونی
اگه میشد
نمیدونی چی میشد
یه کوچه تو بارون دنبال تو دوییدم
اومدم سر راهت
فقط از تو شنیدم
که دور شو
اینو نمیگفتی نمیشد
بی تو این چند سالی که به من گذشته
فرقی نداره با هفته ی گذشته
یه سری غمِ ثابتن که تکرار میشن
میزنن آتیشم
یه تصویر از نگاهت
توی ذهنم نشسته
من میبینم چشاتو
حتی با چشمای بسته
بی تو گم شدم
تا این آدم شدم
تا دیروز که دوباره
اتفاقی تورو دیدم
میدونی چرا مثل اون روز
دنبالت ندوئیدم
آخه میدونی من
عاشق این غم شدم

لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.