چشمش ببرد دلها ، دلها ببرد چشمش
باور نکند خلق آن ، خلق آن نکند باور
حیران شده و عاجز ، عاجز شده و حیران
بنگر ز رخش چون بت ، چون بت ز رخش بنگر
عاشق شده ام بر وی ، بر وی شده ام عاشق
یک سر دل من اوبرد، برد او دل من یک سر
نالم ز رخش دایم ، دایم ز رخش نالم
داور ندهد دادم ، دادم ندهد داور
گریان من و او خندان ، خندان من و او گریان
لاغر من و او فربه ، فربه من و او لاغر
منت به سرم برنه ، برنه به سرم منت
ساغر به کفم بر نه ، برنه به کفم ساغر
ژاله همه شب بارد ، بارد همه شب ژاله
بی مر به جهان لولو ، لولو به جهان بی مر
بلبل به فغان آمد ، آمد به فغان بلبل
از بر شده بین ناله اش ، ناله اش شده بین از بر
رفته به سفر یارم ، یارم به سفر رفته
ایدر چه کنم تنها ، تنها چه کنم ای در

لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.